آقای حاج اکبر نظری در سال ۱۳۰۳ در روستای کریمآباد رفسنجان به دنیا آمد. پدرش آقا علی مردی پرکار و خوشنام و مادرش خدیجه زنی از تبار نیکان بود و معروف به گشادهرویی و گشادهدستی ...
آموزههای خوب را در مکتب و مدرسه و نزد والدین آموخت و در عنفوان جوانی به علاقه خود روی آورد، تجارت ....
آنچه که نیاز مردم بود ... از روستا به شهر و از شهر به روستا .... با وسیله نقلیهای که در دسترس داشت ابتدا با الاغ، بعد با دوچرخه، موتورسیکلت و بعدها خودرو ... خوب میخرید و به انصاف میفروخت و برای سالها حرفه همان بود ...
گرچه بخاطر ایمان روشن، صداقت و جلب سریع اعتماد مردم، حرفهاش به سرعت بزرگتر و پویاتر شد ولی اصول اصلی کار او، یعنی دیدن نیاز، کشف فرصت، خرید خوب و فروش بهانصاف و بهوقت، هرگز فرق نکردند و تا آخر ارزشیتر و قویتر شدند.
پرکارتر شد و معروفتر... بوم شهر کشاورزی بود، پنبه، گندم و قدری پسته ... او نیز به کشاورزی روی آورد ... زمین خرید، کاشت و آباد کرد، توکل و بلند پروازیش ریشه در ایمان والایش داشت.
حاصل آن همه تلاش هکتارها باغ پسته، تجارت با سابقه، اعتبار نزد مردم و خیرخواهی برای خلق خدا بود. سال ۱۳۳۶ با دختری از خانواده وثوقی ازدواج کرد و حاصل ازدواج او ۴ دختر و ۳ پسر بود که هر کدام نیز در جایگاه خود بارز و ممتازند. با اینکه تجارتش سنتی بود ولی اصول خود را داشت که بر پایههای راستگوئی و وفای به عهد، گذاشته شده بود و قدری بعدتر به صادرات پسته ایران تا مرزهای دور روی آورد و جزو اولین صادرکنندگان پسته کشور شد.
جلوه و اثر نیت تابناکش، چندین مدرسه، مسجد ، کتابخانه و کارهای عام المنفعه دیگر بود و شاهکار او پس از نیازسنجی شهر در نداشتن یک بیمارستان عمومی بزرگ، با شراکت برادرش اقدام به ساخت بیمارستان حضرت علی بن ابی طالب (ع) نمود که چشم و چراغ شهر شد و بعدها باعث تاسیس دانشکده و دانشگاه علوم پزشکی و اشتغال صدها پزشک عمومی و متخصص و پرستار و کادر درمان و بهداشت در شهر گردید، همچنین نیت والایش برای تربیت "نسل"، به تاسیس مدرسه "رهیار" منجر شد که با سیستم نوین آموزشی، راهاندازی و جاری شد و اکنون جز مدارس تراز اول کشور به شمار میرود.
حاصل عمر گرانقدرش علاوه بر فرزندان خوب، بیمارستان بزرگ شهر، مدرسه ممتاز و دیگر یادبودهای خیر، راه و روشن و منوری بود که برای فرزندان خویش و شهروندان بجا گذاشتهاست ... و اکنون NBG یادگار اوست.
سرانجام در ۱۹ تیر ۱۳۸۰ قلب مهربانش از تپیدن ایستاد و در زادگاه و در آرامگاه ابدیاش به خاک سپرده شد.